نمیدانم این داستان تلخ زندگی به چه کسی ختم میشود...
بی گمان غریبه ای منتظر توست و تو...
وای که این واژه ی انتظار چقدر بر خاطرم سنگینی میکند...
گویی این انتظار پایانی ندارد...
ولی...
این عشق بدون انتظار طعمی ندارد و شیرینی اش از بین میرود...
پس با خودم عهد می بندم که منتظر آن غریبه می مانم...
پس سلام ای انتظار...